ز بام علی، به آسمان متّصلم ز جام علی، سرشته شد آب و گلم به نام علی و آل علی، تمام دلم فقط ذات خدا داند، علی کیست که همتای خدا، غیر از علی نیست همین است و همین است و همین است فقط حیدر، امیرالمؤمنین است ای صاحب ذوالفقار! مولا علی جان ای جلوه‌ی کردگار! مولا علی جان دلم گوهر و نشسته در قلب صدف همین سرپناه، به جان من داده شرف که تا زنده‌ام، پناهنده‌ام به شاه نجف رسیدی بر همه، حجّت تمام است تویی که خانه‌ات بیت‌الحرام است عیان شد از همان روز ولادت به کلّ ماسوا، داری ولایت امیرالمؤمنین یا شاه مردان! دل ناشاد ما را شاد گردان به جان من، تو جانانی؛ علی جان منم عبد و تو سلطانی؛ علی جان خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا جانی که جانانش تو باشی همین است و همین است و همین است امیر من، گل امّ‌البنین است به عالم، ولی شدی به حکم ازلی تو عبدی ولی چو ذات حقّ، بی‌بدلی اسیر تو ام؛ فقیر تو ام؛ علی یاعلی